توي شهرم تهران همه جا ميشه تفاوت طبقاتي رو حس كرد!!شكاف يا تفاوت طبقاتي كه توي كتابهام

خوندم با واقعيت زمين تا آسمان فرق ميكنه .........

گاهي اوقات واسه اينكه بفهمم مردم شهرم چه جوري زندگي ميكنن دل ميدم به سوار شدن اتوبوس

حتي داخل اتوبوسهام شكاف طبقاتي بيداد ميكنه .تا حالاسواراتوبوسهاي جنوب شهر شديد؟؟؟

منزل ما يه جايي توي شرق تهران بعضي روزها مثل امروز ساعت 6:45 از خانه ميام بيرون تا با

اتوبوسهاي خاوران به محل كارم برسم. اتوبوسهاي خط 2 تندرو از افتخارات قاليباف شهردار! حتي

يادمه خودم چند تا گزارش گرفتم از وضعيت اين خط اتوبوسراني كه (انچه البته به جايي نرسد

فرياد است)اتوبوسهاي اين خط اغلب قديمي وزهوار در رفته اندو با كمي رنگ قابل تحمل شدن

داخل اتوبوسهاي اين خط هنوز پاي ان خانم خوش صدا بازنشده كه ايستگاههارو ميگه البته شايد حق

داره مردم اينور شهر بايد همه چيز رو خودشون پيدا كنن ايستگاه اتوبوس.ارامش. فرهنگ كناب خواني

امنيت .حتي يه گوش شنوا،راستي چند تا از مسئولين  جنوب شهر زندگي ميكنن؟

از اتوبوسهاي تندرو غافل نشم وضعي داره اين خط ، اسفناك،به اندازه جمعيت جا كه نيست هيچي

بعضي رانندگان مثلا محترم هم متوجه شدن كه اين طايفه جنوب شهر نشين مجبورن از اتوبوس

استفاده كنن براي رفت و امد،هر جوري دلشون بخواد با اين طايفه برخورد ميكنن . امروز خانم بنده خدا

با كلي بدبختي خودشو بالا رسوند تا برسه به بازار حتما ميخواست جورابهايي راكه اتو زده بود برسونه

به توليدي،كيسه توي دستش اينو ميگفت،وقت نكرد بليط بده  و انوقت بود كه راننده ترمز زد

خانم رو صدا زد هي خانم بدون بليط،خانم تا امد جواب بده راننده امان نداد و شروع كرد به بدوبيراه گفتن

ميگفت مثل چها ر پا بايد زور بالا سرتون باشه !!!!بده بياد  بليطو  زن  حتي فرصت نكرد جواب بده يه

خانمي كه معلوم بود براي خريد به بازار ميرفت رو به زن گفت خجالت داره ديگه 20 تومن چيه ؟؟؟؟

زن فقط رنگ عوض كردو بيليطو دست به دست به راننده رسوند.

راستي شما اگه از اين صحنه ها داخل خط 1 يا 3 يا 4 اتوبوسهاي تندرو ديديد به من هم بگيد شايد من

بدبينم،من كه نديدم توي آن خطوط به مردم اينجوري توهين كنن!!!!!!!!!!!!

راستي اتو زدن جوراب جزو مشاغلي كه زنان سرپرست خانوار سراغش ميرن و بابت هر جفت جورابي

كه داخل منزل اتو ميزنن مبلغ ناچيزي دريافت ميكنن.

اينروزها تهران انقدرهام سرد نيست اما من خيلي سردمه نه دليلش سرمايي بودنم نيست دليلش شايد تهرانه اين

تهران بيرحم شايدم ادمهاش (اين چند روزه ميخواستم بنويسم اما انگشتهام همراهي نميكرد ميدونيد خيلي بد

خيلي بد توي شهرت يكي بميره يعني به قتل برسه و اصلا انگار نه انگار اب از اب تكون نخوره)ما چقدر بيرحم شديم

مردم فيلمبرداري ميكنن ،نيروي انتظامي تكذيب ميكنه ودو تا ازمامورهاشو واسه بستن دهان خانواده مقتول

بازداشت ميكنه،كارشناسها دليل علمي ميارن ،صداو سيما تاكيد ميكنه كه شهر در امن وامانه وهمه اينها شايعه

است وما هم ميريم دنبال زندگيمون.....راستي بنزين گران شد ؟؟؟؟؟؟

اما به اين دليل نوشتم امروز توي اتوبوس يه خانمي براي بغل دستيش كه نه براي همه اتوبوس تعريف ميكرد از

حادثه ميدان كاج واينكه گل پسرش هم انجا بوده و از اتفاقات فيلم گرفته يكهو موبايلشو دراوردو به خانم بغليش گفت

ببين فيلمشو، پسرم انجا بوده  عاشق كارهاي هنري اينقدر فيلم برداري و عكاسي دوست داره يه عالمه عكس

جكو جونور گرفته! خواهر پسرم ميگفت اصل قضيه ناموسي بوده و بقيه ماجرا.. بهش گفتم تو روخدا تو اين جور

قضاياجلو نره عقب وايسه فيلمشو بگيره، والا مرتيكه لاابالي بگو با زن مردم چه كار داري؟ خانم كناري فيلمو ميديدو

نچ نچ كنان حرفهاشو تاييد ميكرد مادر گل پسر هنرمند ميگفت من اگه جاي قاضي بودم به قاتل كاري نداشتم والا

از ناموسش دفاع كرده! ديگه بقيشو نشنيدم البته خدارو شكر بايد پياده ميشدم . حالا ميبيني توي اين شهر بزرگ

و بي رحم بين اين همه ادم كه به راحتي از كنار جنازه همشهريشون ميگذرن و وقتي نياز به كمكشون داري پشتتو

خالي ميكنن سردت ميشه چندشت ميشه از ادم بودن ....

راستي خيلي بد  خيلي بد اين روزها مادرها ديگه براي بچهاشون بني ادم اعضاي يكديگرند را زمزمه نميكن!!!!!

سلام من یه گزارشگرم توی این دنیای بزرگ خدا , دوباره اومدم یه مدتی نبودم چون حال وحوصله نوشتن نداشتم امیدوارم اومدن دوبارم همراه با اتفاقات خوب باشه.